آهای اونایی که عاشقن پسرا بیاینن اینجاا بیا بیا یه چی بت بگم

.

.

عاشقشی؟روت نمیشه بهش بگی؟فقط نگاش میکنی؟برو بهش بگو میخوایش .شاید اونم تورو بخواد و نجابتش نمیذاره .برو بگو تا دیر نشده .دلو بزن به دریا شاید اونم منتظره.

آهای اونایی که عاشقن دخترا بیاینن اینجا بیا بیا یه چیم به تو بگم .

.

.

عاشقشی؟روت نمیشه بهش بگی؟فقط نگاش میکنی؟  ها چیه میخوای بگم برو بهش بگو؟ نبابا پسر مردمو بدبخت نکن !تو خجالت نمیکشی؟ آدم باش دیگه مرده شورتو ببرن دخترم انقدر  ول و سبک؟ بابا سنگین باش رنگییین وایسا اگه خواستت میاد دیگه اگرم نیومد ترشی بنداز .والا مردم چ پرررو شدن دخترم دخترای قدیم قباحت داره باو .

داشتم تو خیابون راه میرفتم یهو دیدم

ی نفر با چ سرعتی داره میاد طرفم اومد یقمو گرفته میگه تو با زن من چکار داری؟

ی نگاه کردم گفتم هیچی بخدا .

طرف میگه نمیتونیم کاری داشته باشی چون من اصن زن ندارم با ی خنده خرکی کرد رفت

اونوقت میگن تحریما تاثیری نذاشته رو مردم

-------------

-------------

-------------

-------------

-------------

-------------

------------------------

------------------------

------------------------

------------------------

------------------------

------------------------

------------------------

------------------------

میدو نید چرا پنگوئن ها بیسوادن ؟ چون همش برف میاد مدرسه هاشون تعطیله اگه سوال دیگه ای داشتید در خدمتم

پست های خنده ار

به مامانم میگم چرا شام نداریم ؟ میگه اگه ناراحتی از خانواده left بده مرده شور تکنولوژی رو ببرن

پست های خنده ار

یه توصیه ی علمی به آقایونی که میخوان برن خواستگاری به مادر عروس بگین من فکر کردم شما خواهر

بزرگترشین! یعنی تأثیری که این جمله داره، کتاب های قلمچی و گاج و ماهان در قبولی کنکور نداره

پست های خنده ار

سلامتی کارگری که صاحب کارش به ناحق زد تو گوشش، رفت تا لباسشو عوض کنه بره خونه اما یاده خرج

مادر مریضش افتاد یاده اجاره خونه، جهیزیه دخترش، شهریه دانشگاه پسرش برگشت صابکارشو مث سگ زد

ترکوندش و رفت

پست های خنده ار

آخرین مرحله ی عشق در ایران : ” اسم اون گــُ ــهـو پیش من نیار ”

پست های خنده ار

دیروز داشتم تو یه کوچه ای نزدیک خونمون راه میرفتم

دیدم دو تا بچه 4 الی 5 ساله دارن بازی میکنن

کوچه هم خیلی خلوت بود رفتم پشت سرشون سرعتمو کم کردم

گوشیمو در اووردم الکی یه شماره ای گرفتم

.

.

.

.

گفتم :علی دو تا بچه اینجا هست ماشین رو بردار بیار

تا من کلیه هاشونو در بیارم که بفروشیم یخ هم با خودت بیار

اقا تا اینو گفتم اولی که از شدت گریه غش کرد

دومی هم یه ذره دوید بعد ایستاد خودشو خیس کرد

نظرارو نخون خخخخخخخخ

خوش اومدین ب وبلاگم نظر یادتون نره در ضمن ب ادامه مطلب ها هم برید

به دلیل به روز بودن وب هم ب ارشیوهم ی سربزنید خوشتون میاد

/////////////////..........////////////////

////////////////////////